ساختار و بافت شناسی رگ ها
در دستگاه گردش خون سه نوع رگ داریم. در انسان و در دستگاه گردش مواد پنج نوع رگ داریم.
جنس دریچه لانه کبوتری: سنگ فرشی تک لایه.
هم در سیاهرگ و هم در سرخرگ لایه میانی رشتههای کشسان و الاستیک زیادی دارد. اگر بخواهیم این دو رگ را مقایسه کنیم، این رشتهها در سرخرگ از سیاهرگ بیشتر هستند.
مدت زمان فشار خون کمینه از فشار خون بیشینه بیشتر است.
اگر در مورد رگی سوال شد که دو دریچه در طول آن دیده میشود دو کاندید وجود دارد: سیاهرگ و رگ لنفی.
خون خارج شده از شش لزوما به دهلیز چپ نمیرود. درواقع خون خارج شده از شش هم میتواند روشن و هم میتواند تیره باشد.
گیرندههایی که در رگها وجود دارند: در سرخرگها گیرنده درد و در برخی سیاهرگهای بزرگ گیرندههای دمایی وجود دارد.
سرخرگ ها
تنظیم جریان خون در همه مویرگها توسط سرخرگهای کوچک انجام نمیشود. دقت کنید که برخی مویرگها بین دو سیاهرگ ایجاد میشود.
در سرخرگهای کوچکتر نبض حس نمیشود.
در سرخرگهای کوچک در برابر جریان خون همیشه مقاومتی وجود دارد. دقت کنید که این مقاومت میتواند با توجه به شرایط کم و زیاد شود.
مویرگ ها
همان طور که گفتیم، سرخرگهای کوچک خون ورودی به مویرگها را با انقباض ماهیچه صاف تنظیم میکند.
مویرگها کوچکترین رگهای بدن هستند که دیواره نازک و جریان خون کند امکان تبادل مناسب مواد را در مویرگها فراهم میکند.
در ابتدای مویرگها یک بنداره (نه دریچه) وجود دارد که جریان خون درون آنها را تنظیم میکند.
این بنداره از حلقهای ماهیچهای تشکیل شده (درواقع از یک حلقه تشکیل شده).
مویرگهای بدن در سه گروه قرار میگیرند:
۱-مویرگهای پیوسته: سلولهای این مویرگ با هم ارتباط تنگاتنگی دارند و غشای پایهی آنها پیوسته و بدون منفذ است. ورود و خروج مواد در این رگها به شدت کنترل میشود. این رگها مثلا در دستگاه عصبی مرکزی حضور دارند.
۲-مویرگهای منفذدار: در مویرگهای منفذدار منافذ فراوانی در غشای آنها وجود دارد. دقت کنید این منافذ در بین سلولها نیست و غشای خود سلول سوراخ سوراخ است.
غشای پایه در این مویرگها ضخیم است و عبور مولکولهای درشت را محدود میکند. این رگها در کلیه دیده میشوند.
۳-مویرگهای ناپیوسته: در این مویرگها سلولهای پوششی به هم متصل هستند اما فاصلههایی به صورت حفره در دیواره مویرگ دیده میشود. این مویرگها در کبد دیده میشوند.
غشای پایه در این مویرگها ناقص است.
توجه کنید غشای پایه در همهی انواع مویرگها به عنوان نوعی صافی مولکولی عمل میکند. این عبارت حتی در مورد مویرگ ناپیوسته هم صادق است.
چند نکته
اگر در مورد نوعی مویرگ در انسان صحبت کردند ما دو کاندید داریم: خونی و لنفی.
در چند جا ما در بین سلولهای بافت پوششی حفره و یا فاصله میبینیم:
۱-مویرگ ناپیوسته
۲-بین سلولهای پوششی حلزون گوش
۳-بین سلولهای پوششی حبابک
تبادل مواد در مویرگ ها
تبادل مواد بین بافت و خون در مویرگها انجام میشود. این تبادل از غشای سلولهای مویرگ یا از شکاف بین آنها انجام میشود.
در سمت سرخرگی، بیشتر بودن فشار تراوشی نسبت به فشار اسمزی باعث خروج خون از مویرگ میشود.
به تدریج فشار تراوشی کمتر شده تا حدی که از فشار اسمزی هم کمتر میشود. دقت کنید در میانه مویرگ فشار تراوشی همچنان از فشار اسمزی بیشتر است.
در سمت سیاهرگی به دلیل بیشتر بودن فشار اسمزی آب به همراه مولکولهای مختلف مانند مواد دفعی سلولها وارد مویرگ میشود.
نکته: سلولهایی مثل گلبولهای سفید مواد دفعی را مستقیما وارد خون میکنند.
چرا فشار اسمزی در طول مویرگ ثابت میماند؟
سوال: چرا فشار اسمزی در طول رگ ثابت میماند؟
این موضوع فراتر از کتاب است. زمانی که پلاسما از رگ خارج میشود پروتئینهای بزرگ مانند آلبومین در رگ میمانند. این موضوع باعث میشود که فشار اسمزی در حد کمی بالا برود که قابل چشمپوشیست.
زیاد پاپیچ این مسئله نشوید. این مسئله یک فرمول دارد و تمام نتیجههای بالا از آن فرمول گرفته شده است. با حل کردن آن فرمول قضیه حل میشود که فعلا جایش در این صفحه نیست. البته من هم آن فرمول را بلد نیستم.
اگر سرعت برگشت مایعات از بافت به خون کم شود بخشهایی از بدن متورم میشود که به ادم(edema) یا خیز معروف است(مثلا ادم مغزی).
ادم چگونه ایجاد میشود؟
۱-افزایش فشار تراوشی
۲-دوم کاهش فشار اسمزی
۳-اختلال در سیستم لنفاوی
۴-مصرف کم مایعات
فشار تراوشی در مویرگ چطور افزایش مییابد؟
چه چیزهایی فشار تراوشی را افزایش میدهد؟
هر چیزی که فشار خون را به طور کلی یا در یک قسمت از بدن افزایش بدهد.
مثلا مصرف زیاد نمک و افزایش بیش از حد هورمونهایی که فشار خون کل بدن را افزایش میدهد میتواند باعث ادم شود.
اما مثلا از کار افتادن دریچههای لانه کبوتری میتواند تجمع خون را در قسمتی از بدن بالا ببرد و باعث خروج بیشتر پلاسما شود. سکته دهلیز چپ میتواند منجر به افزایش فشار خون در سیاهرگ ششی شده و احتمال ادم در شش را افزایش بدهد.
فشار اسمزی در مویرگ چطور کاهش مییابد؟
چه چیزهایی فشار اسمزی را کم میکند؟
فشار اسمزی به پروتئینهای پلاسما وابسته است. هر چیزی که باعث تجزیه پروتئینهای پلاسما شود فشار اسمزی را در مویرگها کم میکند.
مثلا:
۱-در دیابتهای شیرین به دلیل تجزیه پروتئینها احتمال وقوع ادم بالا میرود.
۲-افزایش بیش از حد کورتیزول باعث تجزیه بیش از حد پروتئینها میشود و باز هم احتمال وقوع ادم بالا میرود.
۳-اختلال در کبد یا کم کار آن باعث کاهش تولید پروتئین شده و این موضوع هم میتواند به ادم منجر شود.
چند نکته
در ادم همانند تومورها بدن ممکن است ورم کند.
یک سرخرگ کوچک میتواند چندین مویرگ ایجاد کند.
سیاهرگ ها
در سیاهرگهای دست و پا دریچهها لانه کبوتری وجود دارد که جریان خون را یک طرفه میکنند. با انقباض هر ماهیچه دریچه پایین بسته و دریچه بالایی باز میشود.
دقت کنید در ابتدای سرخرگها دریچه وجود دارد و کار این دریچه هم یک طرفه کردن جریان خون است، اما این دریچهها توسط بافت پوششی قلب ایجاد میشود و جز ساختار قلب محسوب میشود.
فشار مکشی قفسه سینه روی سیاهرگ کرونر تاثیر ندارد (نمیدانم دلیلش را از کجای کتاب میآورند!)
دستگاه لنفی
طحال و دیگر اندامهای لنفی در از بین بردن میکروبها و یاختههای سرطانی موثر هستند.
تنظیم دستگاه گردش خون
سرخرگ ورودی به طحال از سیاهرگ خروجی از آن بالاتر است.
مجرای لنفی چپ از دیافراگم عبور میکند.
از پشت قلب مجرای لنفی چپ و یک رگ دیگر عبور میکند. از بین این دو فقط مجرای لنفی چپ به سیاهرگ زیرترقوهای میریزد.
رگهای خارج شده از طحال ابتدا یکی میشود و سپس به مجرای لنفی چپ میریزد.
لنف بخشهای چپ و راست گردن ابتدا با لنف دستها یکی شده و سپس به رگهای زیرترقوهای میریزد.
لنف روده بزرگ و اندامهای پایینتر به مجرای لنفی چپ میریزد.
مجرای لنفی چپ از پشت رگ گردنی عبور میکند ولی مجرای راست از پشت رگ گردنی عبور نمیکند.
لوزه در هر دو سمت بدن وجود دارد و لنف آن هم به مجرای راست و هم به مجرای چپ میریزد.
دقت کنید مغز استخوان هم نوعی اندام لنفیست.
مرکز هماهنگی اعصاب خودمختار در بصل النخاع و پل مغزی قرار دارد.
کربن دیاکسید روی ماهیچهی صاف سرخرگهای کوچک اثر میگذارد و باعث باز شدن آنها میشود.
انواع گیرندهها:
۱-سلول: یا پوششی تمایز یافته یا نورون تمایز یافته.
۲-بخشی از سلول: با غلاف پیوندی و یا بدون غلاف پیوندی (درد یا حس وضعیت)
انواع گیرندهها (بر اساس نوع محرک)
۱-درد ۲-دمایی ۳-شیمیایی ۴-نوری ۵-مکانیکی
انواع حواس:
۱-حواس پیکری: دما (محرک دمایی)، وضعیت و تماس (محرک مکانیکی)، درد (محرک درد)
۲-حواس ویژه: بینایی (محرک نوری)، شنوایی و تعادل (محرک مکانیکی)، چشایی و بویایی (محرک شیمیایی)
حواس پیکری محرک نوری و شیمیایی ندارد.
حواس ویژه محرک درد و دمایی ندارند.
گیرندههایی که به کاهش اکسیژن یا افزایش کربن دی اکسید حساس هستند گیرندههای مستقل هستند و نه جزئی از پیکری هستند و نه جزئی از گیرندههای ویژه.
