تهویه ششی – گفتار دوم تبادلات گازی

هوای باقی مانده در شش چپ و شش راست یکی نیست.

چون دیافراگم یک ماهیچه اسکلتی‌ست، پس تمام ویژگی‌های ماهیچه اسکلتی برای آن صادق است.

در همه‌ی زمان‌ها ماهیچه اسکلتی در حال مصرف atp است. در زمانی که ماهیچه منقبض می‌شود مصرف atp زیاد می‌شود.

ما فضای بین پرده‌های جنب نداریم. درواقع ما اصلا پرده‌های جنب نداریم. پرده‌ی جنب یکی‌ست که دو لایه دارد.

پرده جنب به دیافراگم چسیبده است.

ما دوازده جفت دنده داریم. هر دوازده جفت از پشت به ستون مهره متصل هستند اما جفت یازده و دوازده به جناغ متصل نمیشوند. دنده هشت و نه و ده غضروف مشترک دارند که این غضروف با غضروف دنده شماره هفت ادغام می‌شود. غضروف حاصل با غضروف دنده شماره شش اتصال برقرار می‌کند.

بالاتر از دنده شماره یک ما ماهیچه نداریم.

راس شش‌ها بالاتر از دنده شماره یک قرار می‌گیرد.

در تنفس دنده‌ها به بالا و رو به جلو و جناغ به سمت جلو حرکت می‌کند.

ماهیچه‌های ناحیه گردن در بازدم عمیق نقش دارند (نه یک ماهیچه گردنی و نه ماهیچه گردن).

قبل از دو نایژه اصلی یک انشعاب سومی به سمت شش راست می‌رود.

غضروف نای سی شکل است و نای غضروف کامل ندارد. غضروف نایژه اصلی در ابتدای کامل و سپس قطعه قطعه است. غضروف نایژه‌های کوچکتر قطعا قطعه قطعه است.

سوراخ باز با غضروف: نایژه – سوراخ باز: سرخرگ – سوراخ بسته: سیاهرگ

حجم جاری: هوای که در یک دم وارد می‌شود یا در یک بازدم خارج می‌‌شود.

پرده‌های حنجره از جنس بافت پوششی‌ست.

عطسه و سرفه بازدم عمیق است.

برای دم ما نیاز به پیام عصبی از بصل النخاع داریم. این مرکز مرکز عطسه و سرفه نیز هست.

پل مغزی با اثر روی بصل النخاع باعث خاتمه دم و تنظیم مدت زمان دم می‌شود.

گیرنده‌های اکسیژن (کاهش اکسیژن) در سرخرگ‌ها و گیرنده‌های کربن دی اکسید (افزایش کربن دی‌ اکسید) در سیاهرگ‌ها میتواند باعث تنظیم تنفس شود.