نویسنده: admin

  • سلول و بافت در بدن انسان – گفتار سوم دنیای زنده

    در بخش اول این گفتار در مورد سلول‌ها و اجزای تشکیل‌دهنده آن‌ها حرف می‌زنیم.

    سلول‌ها

    سلول واحد عملکرد و ساختار در جانداران است. در شکل بالا ما بخش‌های مختلف یک سلول جانوری را می‌بینیم. این سلول از سه بخش هسته، سیتوپلاسم و غشا تشکیل شده است.

    هسته

    هسته شکل اندازه و کار سلول را مشخص و فعالیت‌های آن را کنترل می‌کند. در هسته دنا قرار دارد. دنا دارای اطلاعات لازم برای تعیین صفات است. هسته پوششی دو لایه دارد. در این پوشش منافذی وجود دارند که از طریق آن‌ها ارتباط بین هسته و سیتوپلاسم برقرار می‌شود.

    چند نکته در مورد هسته

    ساختاری کروی شکل در هسته وجود دارد که هستک نام دارد. هستک در ساختن رناتن نقش دارد.

    هسته مانند میتوکندری دو غشا دارد.

    هسته توسط شبکه آندوپلاسمی زبر احاطه شده است.

    سیتوپلاسم

    به قول کتاب درسی، سیتوپلاسم چیزی‌ست که فضای بین غشای سلول و هسته را پر می‌کند. سیتوپلاسم از دو بخش ماده زمینه‌ای و اندامک‌ها تشکیل شده است.

    ماده زمینه‌ای

    شامل آب و مواد دیگر است. در واقع ماده زمینه‌ای مایع روان درون سیتوپلاسم است که اندامک ندارد.

    اندامک‌ها

    سلول از اندامک‌های مختلف تشکیل شده است. این اندامک‌ها به شکل‌های زیر دیده می‌شوند:
    ۱-بدون غشا
    ۲-با یک غشا
    ۳-با دو غشا

    انواع اندامک‌ها

    اندامک‌های بدون غشا

    سانتریول = اندامکی بدون غشاست که به صورت دو استوانه عمود بر هم دیده می‌شود. این اندامک در تقسیم سلولی نقش دارد.

    رناتن = کار رناتن ساخت پروتئین است. با کار رناتن در سال دوازدهم بیشتر آشنا می‌شویم.

    در پروکاریوت‌ها صرفا اندامک‌های بدون غشا مانند رناتن دیده می‌شود.

    اندامک‌های با یک غشا

    شبکه آندوپلاسمی زبر = شبکه آندوپلاسمی زبر متشکل از کیسه‌ها و دارای رناتن است. کار شبکه آندوپلاسمی زبر ساخت پروتئين است. این شبکه گسترده‌تر است و با غشای هسته در تماس است.

    شبکه آندوپلاسمی صاف = شبکه‌ای از لوله‌هاست و رناتن ندارد. درواقع کار این شبکه ساختن لیپید است. مثلا فسفولیپید غشایی توسط این اندامک ساخته می‌شود. این اندامک از هسته دورتر و به غشای سلول نزدیک‌تر است.

    مقایسه شبکه آندوپلاسمی صاف و زبر
    شبکه آندوپلاسمی زبرشبکه آندوپلاسمی صاف
    تک غشایی هستند.تک غشایی هستند.
    شبکه‌ای از کیسه‌های غشایی به هم متصل هستند.شبکه‌ای از لوله‌های غشایی به هم متصل هستند.
    در تولید پروتئين نقش دارند.در تولید لیپیدها نقش دارند.
    رناتن‌ها به آن‌ها چسبیده‌اند.فاقد رناتن است.

    دستگاه گلژی = از کیسه‌هایی تشکیل شده که روی هم قرار می‌گیرند و به هم اتصال ندارند. دستگاه گلژی در بسته‌بندی مواد و ترشح آن‌ها به خارج از سلول نقش دارد.

    لیزوزوم = کیسه‌ای ست که انواعی از آنزیم‌ها برای تجزیه مواد را دارد.

    چند نکته در مورد لیزوزوم

    لیزوزوم در گیاهان وجود ندارد.

    هر جانداری که لیزوزوم دارد لزوما یک جانور نیست. مثلا پاراسمی یک آغازی دارای لیزوزوم است.

    وزیکول = این کیسه در جابه‌جایی مواد در سلول نقش دارد.

    اندامک‌های با دو غشا

    میتوکندری = دو غشا دارد و کار آن تامین انرژی برای سلول است.

    پاسخ مبهم به یک تناقض: آیا هسته اندامک است؟

    از نظر علمی، هسته اندامک است. سوال اینجاست که نظر کتاب درسی چیست، چون مبنای ما برای آزمون‌های مدرسه و کنکور کتاب درسی‌ست.

    به نظر می‌رسد که کتاب درسی هسته را اندامک نمی‌داند. دو دلیل برای این موضوع وجود دارد:

    ۱-کتاب درسی سلول را متشکل از غشا، هسته و سیتوپلاسم می‌داند و سپس توضیح می‌دهد که سیتوپلاسم از یک سری اندامک تشکیل شده است. این می‌تواند به این معنی باشد که هسته جزئی از اندامک‌ها نیست.

    ۲-وقتی کتاب در صفحه یازده انواع اندامک‌ها را معرفی می‌کند اشاره‌ای به هسته نمی‌کند.

    تکلیف ما چیست؟

    در غالب تست‌ها هسته جزئی از اندامک‌های سلولی محسوب نمی‌شود (نقل به مضمون). اما ممکن است تست‌هایی باشد که بخواهند از دیدگاه علمی استفاده کنند و در آن‌ها هسته نوعی اندامک سلولی در نظر گرفته شود.

    شما هم بهتر است هر دو مورد را در نظر داشته باشید. با اینکه این حرف، حرف مسخره‌ای‌ست، چاره دیگری وجود ندارد.

    غشا

    این ساختار اطراف سلول را احاطه می‌کند و مرز بین بیرون و درون سلول است. در مورد غشا ما ابتدا ساختار غشا را بررسی می‌کنیم و سپس به سراغ روش‌های عبور مواد از غشا می‌رویم.

    بخش لیپید غشا

    فسفولیپید: غشای سلول از دو لایه فسفولیپیدی تشکیل شده است. این فسفولیپیدها روبه‌روی هم قرار می‌گیرند و بخش اعظم غشا را می‌سازد.

    یک مفهوم جدید: آب‌دوست و آب‌گریز بودن

    فسفولیپیدها یک سر آبدوست و یک دم آبگریز دارند. سر این مولکول که در کتاب درسی به صورت دایره نشان داده شده است آب دوست، و دم آن که به صورت چند خط منحنی نشان داده شده آب‌گریز است.

    اگر به ساختار دو لایه‌ای فسفولیپیدها در غشا نگاه کنید، دم‌های آب‌گریز آن‌ها به سمت هم قرار دارند و سرهای آب‌دوست آن‌ها از هم دور هستند.

    کلسترول: کلسترول در هر دو لایه غشای سلول جانوری دیده می‌شود. کلسترول‌ها روبه‌روی فسفولیپیدها قرار می‌گیرند. در سلول گیاهی کلسترول وجود ندارد.

    پخش پروتئینی غشا

    به طور کلی در غشا دو مدل پروتئین دیده می‌شود:

    پروتئين‌های سطحی، که در سطح داخلی و خارجی غشا دیده می‌شود.

    پروتئين‌های سراسری، که تمام عرض غشا را رد می‌کنند. این پروتئین‌ها ممکن است توانایی عبور مواد را داشته باشند یا نداشته باشند. پروتئین‌های با توانایی عبور مواد دو دسته هستند: کانال‌ها و پمپ‌ها که جلوتر با آن‌ها آشنا می‌شویم.

    بخش کربوهیدراتی غشا

    کربوهیدرات‌ها در لایه بیرونی غشا قرار می‌گیرند.

    کربوهیدرات‌ها یا به فسفولیپید‌ها متصل هستند و یا به پروتئین‌ها.

    کربوهیدرات‌ها هم به پروتئين‌های سراسری و هم به پروتئين‌های سطحی متصل می‌شوند.

    دقت کنید چون کربوهیدرات‌ها در لایه درونی غشا حضور ندارند پس به پروتئين‌های سطحی داخل غشا متصل نیستند.

    خودآزمایی ۱

    به سوالات زیر به صورت بله و خیر پاسخ دهید و سپس پاسخنامه را بررسی کنید.

    الف. انتقال مواد در عرض غشا از طریق هر پروتئين سراسری مستقر در آن انجام می‌شود.

    پاسخ سوال الف

    نادرست. بعضی از پروتئين‌های سراسری در عرض غشا فاقد منفذ هستند و در عبور مواد نقشی ندارند.

    ب. نوعی لیپید که در ساخت انواعی از هورمون‌ها شرکت می‌کند به کربوهیدرات غشای سلول متصل نمی‌شود.

    پاسخ سوال ب

    درست. کلسترول نوعی لیپید است که در ساخت انواعی از هورمون‌ها شرکت می‌کند. این نوع مولکول به کربوهیدرات غشا متصل نمی‌شود.

    پ. در یک سلول جانوری شبکه آندوپلاسمی‌ای که واجد رناتن است، نسبت به دیگر شبکه آندوپلاسمی از هسته سلول دورتر است.

    پاسخ سوال پ

    نادرست. شبکه آندوپلاسمی واجد رناتن همان شبکه آندوپلاسمی زبر است که در نزدیکی هسته قرار دارد، در حالی که شبکه آندوپلاسمی صاف از هسته دورتر است.

    ت. مولکول‌هایی در غشای سلول که منشعب هستند و با دیگر مولکول‌ها اتصال دارند، جز گروهی از مولکول‌های زیستی محسوب می‌شوند که می‌توانند در خود انرژی ذخیره کنند.

    پاسخ سوال ت

    درست. کربوهیدرات‌ها در غشای سلول منشعب هستند و با دیگر مولکول‌ها اتصال دارند. این گروه می‌توانند در خود انرژی ذخیره کنند.

    ورود مواد به سلول و خروج از آن

    سلول برای ورود مواد به سلول یا خارج شدن از آن از روش‌های مختلفی استفاده می‌کند. قبل از اینکه درباره انواع روش‌های عبور مواد از غشا صحبت کنیم، بهتر است مطلب زیر را بخوانید. ما برای توضیح انواع روش‌ها به مفاهیم زیر نیاز خواهیم داشت.

    مفاهیمی که برای دسته‌بندی روش‌های عبور مواد از غشا باید بدانیم!

    تراوایی نسبی:

    هر مولکولی نمی‌تواند از غشای سلول عبور کند، این یعنی غشا تراوایی نسبی دارد. درواقع غشای سلول به بعضی مواد اجازه عبور می‌دهد و به بعضی دیگر اجازه عبور نمی‌دهد.

    شیب غلظت:

    وقتی یک مولکول در سمتی از غشا بیشتر از سمت دیگر باشد شیب غلظت برقرار می‌شود و مولکول تمایل دارد از سمتی به سمت دیگر برود. مثلا اگر تراکم سدیم در خارج از سلول بیشتر داخل آن باشد، سدیم تمایل دارد که وارد سلول شود.

    انرژی زیستی:

    سلول انرژی لازم برای انجام کارهایش را از مولکول‌هایی مثل ATP تامین می‌کند. وقتی ما عبور مواد از سلول را بررسی می‌کنیم، برخی روش‌های عبور همراه با مصرف ATP هستند و برخی روش‌ها نه.

    با دانستن سه مفهوم بالا حالا می‌توانیم روش‌های انتقال مواد را بررسی کنیم.

    انتشار ساده

    جریان مولکول‌ها از جای پر غلظت به جای کم غلظت انتشار نام دارد. نتیجه انتشار یکسان شدن غلظت آن در محیط است.

    در انتشار ساده مولکول‌ها به دلیل انرژی جنبشی جابه‌جا می‌شوند بنابراین سلول در این انتقال انرژی مصرف نمی‌کند. به زبان دیگر در این نوع انتقال انرژی زیستی مصرف نمی‌شود.

    اکسیژن و کربن‌دی‌اکسید با این روش از غشا عبور می‌کنند.

    انتشار تسهیل شده

    در این روش مولکول‌ها در جهت شیب غلظت و از طریق پروتئين‌ها از غشای سلولی عبور می‌کنند. این روش نیز نوعی انتشار است و در آن سلول انرژی مصرف نمی‌کند.

    اسمز

    به انتشار از غشایی با تراوایی نسبی اسمز می‌گویند.

    در اسمز آب از جایی با غلظت کمتر به جای با غلظت بیشتر می‌رود. اگر در سلول فشار اسمزی به نسبت مایع بین سلولی زیاد باشد آب وارد سلول می‌شود. برعکس این موضوع نیز ممکن است. اگر فشار اسمزی در مایع بین سلولی بیشتر از سلول باشد آب از سلول به سمت مایع سلولی حرکت می‌کند.

    فشار کامل برای توقف کامل اسمز فشار اسمزی محلول نام دارد.

    آیا ممکن است ورود آب توسط اسمز به ترکیدن سلول‌های ما منجر شود؟ خیر. فشار مایع بین سلولی مشابه فشار درون سلول‌هاست و خطر ترکیدن سلول‌ها را تهدید نمی‌کند.

    در روش‌های دیگر انتقال مواد، سلول انرژی مصرف می‌کند. انتقال فعال، درون‌بری و برون‌رانی از این روش‌های انتقال هستند.

    انتقال فعال

    در این فرایند پروتئین‌ها با صرف انرژی مواد را برخلاف شیب غلظت عبور می‌دهد. این انرژی می‌تواند از مولکول‌هایی مانند ATP به دست بیاید.

    در انتقال فعال شکل فضایی پروتئين تغییر می‌کند.

    درون‌بری و برون‌رانی

    برخی سلول‌ها می‌توانند ذرات بزرگ را با فرایندی به نام درون‌بری جذب کند.

    خروج ذره‌های بزرگ از سلول توسط برون‌رانی انجام می‌شود.

    این فرایند با تشکیل ریزکیسه‌های غشایی همراه است. انرژی این انتقال از ATP به دست می‌آید.

    در درون‌بری و برون‌رانی مواد ممکن است برخلاف شیب غلظت یا در جهت شیب غلظت عبور کند. به زبان دیگر درون‌بری و برون‌رانی مستقل از شیب غلظت عمل می‌کنند.

    نکاتی در مورد درون‌بری و برون‌رانی

    در هر دو فرایند درون‌بری و برون‌رانی در اطراف سلول یک کیسه غشایی وجود دارد.

    غشای این ریزکیسه هم مانند غشای سلول دو لایه دارد با یک تفاوت:

    ساختار لایه داخلی غشای این کیسه همانند ساختار لایه خارجی غشای سلول است. این یعنی محتویات این کیسه در تماس با کربوهیدرات‌های غشایی هستند.

    انواع بافت‌های جانوری

    بافت‌های جانوری در چهار نوع پوششی، پیوندی، ماهیچه‌ای و عصبی دیده می‌شوند که کمی در مورد آن‌ها صحبت می‌کنیم. بعدا بیشتر در مورد این بافت‌ها می‌خوانیم و اطلاعات ما کامل‌تر می‌شود.

    در بافت شناسی چند چیز برای ما مهم است. شکل سلول‌ها، مایع بین سلولی، شکل هسته و جایگاه آن و…

    درواقع ما در این درس و درس‌های جلوتر تلاش می‌کنیم که این موارد را برای بافت‌های مختلف و در اندام‌های مختلف بررسی کنیم. فعلا با بررسی کلی بافت‌های بدن آغاز می‌کنیم:

    بافت پوششی

    بافت پوششی چند ویژگی کلی دارد:

    ۱-این بافت سطح بدن،‌ حفره‌ها و مجاری درون بدن(مانند دهان، معده، روده‌ها و رگ‌ها) را می‌پوشاند.

    ۲-سلول‌های این بافت به هم نزدیک هستند و بین آن‌ها فضای بین سلولی اندکی وجود دارد.

    ۳-در زیر سلول‌های این بافت بخشی به نام غشای پایه وجود دارد که این سلول‌ها را به یک‌دیگر و به بافت‌های زیر آن متصل نگه می‌دارد.

    غشای پایه شبکه‌ای از رشته‌های پروتئینی و گلیکوپروتئينی‌ست.

    بافت پوششی به شکل‌های سنگ فرشی، استوانه‌ای و مکعبی دیده می‌شوند.

    بافت پوششی سنگ فرشی

    این بافت به شکل یک لایه و چند لایه دیده می‌شود.

    بافت پوششی سنگ فرشی یک لایه مثلا در مویرگ‌ها وجود دارد. در این بافت همه‌ی سلول‌ها با غشای پایه در تماس هستند.

    بافت پوششی سنگ فرشی چند لایه مثلا در دهان وجود دارد. در این سلول‌های سطحی‌تر ظاهری سنگ فرشی و سلول‌های عمیق‌تر ظاهری مکعبی دارند. در این بافت سلول‌های سطحی‌تر با غشای پایه در تماس نیستند.

    بافت پوششی استوانه‌ای

    این بافت ظاهری استوانه‌ای دارد. در این بافت هسته ظاهری کشیده دارد و به غشای پایه نزدیک است. یکی از جاهایی که این بافت در آن دیده می‌شود روده باریک است.

    چند نکته

    در فصل‌های بعد متوجه می‌شویم که سلول‌های بافت استوانه‌ای می‌توانند دارای ریزپرز یا مژک‌دار باشد. با این موضوع بعدا بیشتر آشنا می‌شویم. فعلا حتی دانستن این موضوع هم زیاد و پرت کننده حواس شماست.

    بافت پوششی مکعبی

    سلول‌های این بافت ظاهری مکعبی دارند و هسته در مرکز سلول قرار دارند. در فصل پنج می‌بینیم که این بافت در نفرون دیده می‌شود.

    بافت پیوندی

    بافت پیوندی از انواع سلول‌ها، رشته‌های پروتئينی مانند رشته‌های کلاژن و رشته‌های کشسان و ماده زمینه‌ای تشکیل شده است. ماده زمینه‌ای بافت پیوندی ممکن است مایع، جامد و یا نیمه جامد باشد.

    رشته‌های کلاژن و کشسان بخشی از ماده زمینه‌ای نیستند.

    بافت‌های پیوندی انواع مختلفی دارد: متراکم، سست، چربی، خون، استخوان و غضروف.

    بافت پیوندی سست

    معمولا بافت زیر بافت پوششی قرار دارد.

    ماده زمینه‌ای آن بیشتر از بافت پیوندی متراکم است.

    رشته‌های کلاژن کمتری نسبت به بافت پیوندی متراکم دارد.

    در این بافت تعداد سلول‌ها نسبت به بافت پیوندی متراکم بیشتر و متنوع‌تر است.

    در این بافت ممکن است سلول‌های چربی دیده شوند.

    رشته‌های کلاژن از رشته‌های کشسان ضخیم‌تر هستند.

    بافت پیوندی متراکم

    سلول‌های کمتری نسبت به بافت پیوندی سست دارند.

    شکل سلول‌های این بافت دوکی شکل است.

    رشته‌های کلاژن بیشتری نسبت به بافت پیوندی سست دارند.

    این نوع بافت ماده زمینه‌ای کمی دارد.

    بافت پیوندی چربی

    این بافت از سلول‌های چربی ساخته شده است.

    این سلول‌ها مولکول‌های چربی زیاد در خود دارند به طوری که هسته به غشای سلول چسبیده است.

    فضای بین سلول‌های چربی متغیر است. اگر این سلول‌ها چربی ذخیره کنند فضای بین سلولی آن‌ها کمتر می‌شود و با از دست دادن چربی فضای بین سلولی آن‌ها بیشتر می‌شود.

    در گفتار قبل خواندیم تری‌گلیسیریدها در ذخیره انرژی نقش مهمی دارند. این مولکول‌ها در سلول‌های چربی ذخیره می‌شوند.

    در مورد بافت‌های خون (فصل چهار دهم) و استخوان (فصل سه یازدهم) در آینده صحبت خواهیم کرد.

    بافت ماهیچه‌ای

    در این بخش انواع بافت ماهیچه‌ای را به اختصار بررسی می‌کنیم. برای این کار آن‌ها را از نظر شش ویژگی (تعداد هسته، شکل سلول، مخطط بودن یا نبودن، نوع عملکرد، دوام انقباض و سرعت انقباض) بررسی می‌کنیم.

    بافت ماهیچه‌ای صاف

    ۱-سلول‌های این بافت تک هسته‌ای هستند.

    ۲-شکل دوکی دارند.

    ۳-مخطط نیستند.

    ۴-عملکرد غیرارادی دارند.

    ۵-دوام انقباض آن‌ها زیاد است.

    ۶-سرعت انقباض آن‌ها کم است.

    بافت ماهیچه‌ای قلبی

    ۱-بسیاری از آن‌ها تک هسته‌ای هستند (سلول‌های دو هسته‌ای هم در آن‌ها دیده می‌شود).

    ۲-شکل این سلول‌ها رشته‌ای منشعب است.

    ۳-این سلول‌ها مخطط هستند.

    ۴-عملکرد این سلول‌ها غیرارادی‌ست.

    ۵-دوام انقباض آن‌ها کم است.

    ۶-سرعت انقباض آن‌ها زیاد است.

    بافت ماهیچه‌ای اسکلتی

    ۱-این سلول‌ها چند هسته‌ای هستند.

    ۲-شکل این سلول‌ها رشته‌ای غیرمنشعب است.

    ۳-نوع عملکرد آن‌ها ارادی‌ست.

    ۴-شکل این سلول‌ها مخطط است.

    ۵-دوام انقباض آن‌ها کم است.

    ۶-سرعت انقباض این سلول‌ها زیاد است.

    خودآزمایی

    الف. در سطحی از سازمان‌یابی حیات که بلافاصله بعد از سلول قرار دارد، همواره سلول‌هایی با شکل‌های گوناگون دیده می‌شود.

    پاسخ سوال الف

    نادرست. در بافت‌های مختلف سلول‌ها می‌توانند شبیه به هم باشند یا نباشند. مثلا در بافت پوششی سنگ‌فرشی تک‌لایه همه سلول‌ها به هم شبیه هستند در حالی که در بافت پوششی سنگ‌فرشی چندلایه این‌گونه نیست.

  • گستره حیات – گفتار دوم دنیای زنده

    در این گفتار ابتدا با تعریف حیات آشنا شده و سپس به سراغ بررسی مولکول‌های زیستی می‌رویم.

    حیات چیست؟

    تعریف حیات بسیار دشوار و گاه حتی غیرممکن است. زیست‌شناسان به جای تعریف حیات ویژگی‌های آن را بررسی می‌کنند:

    ویژگی‌های حیات

    ۱-نظم و ترتیب: همه‌ی جانداران سطحی از سازمان‌یابی دارند و منظم هستند.

    ۲-هومئوستازی: جاندار می‌تواند وضعیت درونی خود را در محدوده ثابتی نگه دارد. مجموعه اعمالی که جاندار برای پایدار نگه داشتن وضعیت درونی خود انجام می‌دهد هومئوستازی نام دارد.

    ۳-رشد و نمو:
    رشد به معنی بزرگ شدن و شامل افزایش برگشت ناپذیر ابعاد یا تعداد سلول‌هاست.
    نمو به معنی عبور از مرحله‌ای به مرحله دیگری از زندگی‌ست. درواقع نمو به معنی به دست آوردن چیزی‌ست که قبلا وجود نداشته است.

    در تک سلولی‌ها رشد تنها با افزایش ابعاد سلول رخ می‌دهد و تقسیم آن‌ها باعث «تولید مثل» می‌شود نه «رشد».

    ۴-فرایند جذب و استفاده از انرژی: جانداران انرژی می‌گیرند، از آن برای انجام فعالیت ‌های زیستی خود استفاده می‌کنند و بخشی از آن را به صورت گرما از دست می‌دهند.

    ۵-تولید مثل: جانداران موجوداتی کم و بیش شبیه به خود را به وجود می‌آورند.

    توانایی تولید مثل ممکن است در همه طول عمر یک موجود زنده دیده نشود. مثلا ما انسان‌ها در ابتدای زندگی توانایی تولید مثل نداریم.

    ۶-پاسخ به محیط: همه جانداران به محرک‌های محیطی پاسخ می‌دهند.

    ۷-سازش با محیط: این ویژگی باعث می‌شود جمعیتی از جانداران با محیطی که در آن زندگی می‌کنند متناسب و در آن ماندگار باشند.

    برخی از ویژگی‌های بالا برای زنده ماندن فرد ضروری هستند مثل هم ایستایی و یا جذب و استفاده از انرژی. اما برخی از ویژگی‌ها مثل تولید مثل برای زنده ماندن فرد ضروری نیستند و فرد بدون وجود آن‌ها هم می‌تواند به زندگی ادامه بدهد.

    سطوح سازمان‌یابی حیات

    ۱-پایین‌ترین سطح سازمان‌یابی حیات سلول است. همه جانداران از سلول تشکیل شده‌اند.

    موجودات تک سلولی فقط یک سطح از سازمان‌یابی را حیات دارند. باکتری‌ها، برخی آغازی‌ها و برخی قارچ‌ها تک سلولی هستند.

    ۲-تعدادی سلول در کنار هم بافت را به وجود می‌آورند.

    ۳-هر انجام از چندین بافت مختلف تشکیل می‌شود.

    ۴-هر دستگاه از چندین اندام تشکیل شده است.

    ۵-جانداری مانند گوزن، فردی از جمعیت گوزن‌هاست.

    اگر به شکل کتاب درسی دقت کنید می‌بینید که لزوما همه اعضای جمعیت شبیه به هم نیستند. مثلا برخی از گوزن‌ها شاخ‌دار هستند و برخی دیگر نه.

    ۶-افراد یک گونه که در یک مکان و زمان خاص زندگی می‌کنند یک جمعیت را به وجود می‌آورند.

    ۷-جمعیت‌های گوناگونی که با هم تعامل دارند یک اجتماع را به وجود می‌آورند.

    ۸-عوامل زنده و غیر زنده محیط و تاثیرهایی که روی هم می‌گذارند بوم‌سازگان را می‌سازند.

    بوم‌سازگان اولین سطحی‌ست که تاثیر عوامل غیرزنده مانند خاک، دما و نور خورشید در آن بررسی می‌شود. برای فهم بهتر شکل اجتماع و بوم‌سازگان را در کتاب درسی با هم مقایسه کنید.

    ۹-زیست بوم از چند بوم‌سازگان تشکیل شده که از نظر اقلیم و پراکندگی جانداران مشابه‌اند.

    ۱۰-زیست‌کره شامل همه زیست بوم‌های زمین است.

    خودآزمایی ۱

    الف. همه جانداران می‌توانند با کمک انرژی حاصل از جذب و استفاده از انرژی، از طریق افزایش برگشت ناپذیر تعداد سلول‌ها رشد کنند.

    پاسخ سوال الف

    نادرست. می‌دانیم رشد شامل افزایش برگشت ناپذیر ابعاد یا تعداد سلول‌هاست. موجودات پرسلولی و تک سلولی از طریق بزرگ شدن ابعاد می‌توانند رشد کنند، اما رشد از طریق تقسیم سلولی فقط در پرسلولی‌ها دیده می‌شود.

    ب. همه جانداران در تمام طول حیات خود می‌توانند طی فرایندی که در نتیجه آن موجوداتی کم و بیش شبیه خود را به وجود می‌آورند، ماده وراثتی را به نسل بعدی منتقل کنند.

    پاسخ سوال ب

    نادرست. به قید «در تمام طول حیات خود» توجه کنید. جانداران فقط زمانی که بالغ هستند می‌توانند تولید مثل کنند و زمانی که نابالغ هستند توانایی تولید مثل ندارند.

    پ. به طور معمول جانداران با استفاده از یکی از ویژگی‌های اساسی خود که باعث پایداری وضعیت درونی آن‌ها می‌شود، حفظ نظم و ترتیب خود را امکان پذیر کنند.

    پاسخ سوال پ

    درست. هم ایستایی یکی از ویژگی‌هایی‌ست که برای زنده ماندن فرد ضروری‌ست. این ویژگی باعث می‌شود که جانداران بتوانند حفظ نظم و ترتیب خود را امکان‌پذیر کنند.

    ت. همه جانداران به همه محرک‌های محیطی پاسخ می‌دهند.

    پاسخ سوال ت

    نادرست. همه جانداران به محرک‌های محیطی پاسخ می‌دهند، اما همه جانداران به همه محرک‌های محیطی پاسخ نمی‌دهند.

    ث. هر جانداری که توانایی ذخیره مولکول‌های دنا در سلول‌های مختلف را دارد، قطعا با کمک مایع بین سلولی خود به حفظ هم ایستایی می‌پردازد.

    پاسخ سوال ث

    درست. هر جانداری که توانایی ذخیره مولکول‌های دنا در سلول‌های مختلف را دارد یک موجود پرسلولی‌ست. این جاندار می‌تواند از طریق مایع بین سلولی هم ایستایی خود را حفظ کند.

    ج. هر جانداری که توانایی پاسخ به محرک‌های موجود در محیط را دارد، قطعا بخشی از اطلاعات ژنتیکی خود را در هسته ذخیره می‌کند.

    پاسخ سوال ج

    نادرست. همه جانداران به محرک‌های موجود در محیط پاسخ می‌دهند، اما همه جانداران لزوما هسته‌دار نیستند مثل باکتری‌ها.

    چ. در نوعی از ویژگی جانداران که سبب افزایش پیکر جانداران می‌شود، می‌تواند با افزایش برگشت ناپذیر ابعاد یا تعداد سلول‌ها همراه است.

    پاسخ سوال چ

    درست. جانداران رشد و نمو می‌کنند. رشد به معنای بزرگ شدن و شامل افزایش برگشت ناپذیر ابعاد یا تعداد سلول‌هاست.

    ح. در نوعی از ویژگی جانداران که سبب فراهم کردن انرژی مورد نیاز برای رشد و نمو می‌شود، به طور حتم بخشی از انرژی غذا باعث افزایش دمای بدن جاندار می‌شود.

    پاسخ سوال ح

    درست. جانداران از محیط انرژی می‌گیرند و از آن استفاده می‌کنند و بخشی از آن را به صورت گرما از دست می‌دهند. این گرمای از دست رفته می‌تواند باعث گرم شدن بدن و افزایش دمای آن بشود.

    خ. به دلیل اینکه تعریف کردن حیات غیرممکن است، ویژگی‌های مشترک جانداران قابل بررسی نیست.

    پاسخ سوال خ

    نادرست. تعریف حیات بسیار دشوار است و شاید حتی غیرممکن باشد، به همین دلیل به جای تعریف آن ویژگی‌های حیات را بررسی می‌کنند.

    د. سطحی از سازمان‌یابی حیات که به طور مستقیم باعث تشکیل یک اجتماع می‌شود، قطعا از یک گونه موجود در یک مکان و زمان خاص تشکیل شده است.

    پاسخ سوال د

    درست. سطحی از سازمان‌یابی حیات که به طور مستقیم باعث تشکیل یک اجتماع می‌شود جمعیت است. جمعیت از گونه که در یک مکان و زمان خاص زندگی می‌کند تشکیل شده است.

    ذ. در دهمین سطح سازمان‌یابی حیات برخلاف نهمین سطح، بوم‌سازگان‌های متفاوت از نظر اقلیم و پراکندگی جانداران دیده می‌شود.

    پاسخ سوال ذ

    درست. نهمین سطح سازمان‌یابی حیات زیست‌بوم است. در زیست‌بوم بوم‌سازگان‌هایی وجود دارند که از نظر اقلیم و پراکندگی جانداران مشابه هستند. زیست‌کره شامل همه بوم‌سازگان‌های زمین است و زیست‌بوم‌های مختلف بوم‌سازگان‌هایی مختلف از نظر اقلیم و پراکندگی جانداران دارند.

    ر. وجود بعضی از ویژگی‌ها در بدن جاندار، منجر به افزایش نیاز جاندار به ویژگی‌های دیگر می‌شود.

    پاسخ سوال ر

    درست. مثلا وجود تولید مثل باعث می‌شود که جانور نیاز داشته باشد انرژی بیشتری را از محیط جذب کند.

    ز. هر جاندار که توانایی حفظ وضعیت درونی خود در یک محدوده ثابت را دارد، به طور حتم از دستگاه‌های مختلف برای حفظ پایداری بهره می‌برد.

    پاسخ سوال ز

    نادرست. جانداران چه تک سلولی باشند و چه پرسلولی توانایی حفظ وضعیت درونی خود در یک محدوده ثابت را دارند، اما جانداران تک سلولی دارای دستگاه نیستند.

    ژ. در اولین سطح از سطوح سازمان‌یابی حیات که از تعامل بین جمعیت‌های گوناگون تشکیل می‌شود به طور حتم عوامل غیرزنده محیط در آن نقشی ندارند.

    پاسخ سوال ژ

    درست. منظور صورت سوال سطح اجتماع است. این سطح اولین سطحی‌ست که در آن جمعیت‌های گوناگون در کنار هم جمع می‌شوند. در این سطح عوامل غیرزنده محیط نقشی ندارند.

    س. در اولین سطح از سطوح سازما‌ن‌یابی حیات که از تعامل بین افراد یک گونه تشکیل می‌شود، به طور حتم ویژگی‌های ظاهری همه افراد، مشابه می‌باشد.

    پاسخ سوال س

    نادرست. منظور سوال سطح جمعیت است که برای اولین بار تعامل بین افراد یک گونه در این سطح دیده می‌شود. در جمعیت یک گونه ویژگی‌های ظاهری همه افراد مشابه نیست. مثلا اگر به شکل کتاب درسی نگاه کنید در جمعیت گوزن‌ها برخی شاخ‌دار و برخی بدون شاخ هستند.

    ش. در ارتباط با سطوح سازمان‌یابی حیات، پایین‌ترین سطحی که در آن عوامل غیر زنده محیط مشاهده می‌شود، بلافاصله پس از سطحی قرار دارد که در آن تعامل جمعیت‌های مختلف دیده می‌شود.

    پاسخ سوال ش

    درست. پایین‌ترین سطحی که در آن عوامل غیر زنده محیط مشاهده می‌شود سطح بوم‌سازگان است. بوم‌سازگان بلافاصله بعد از اجتماع قرار دارد. در اجتماع تعامل بین جمعیت‌های گوناگون دیده می‌شود.

    ص. در ارتباط با پنجمین سطح سازمان‌یابی حیات می‌توان گفت برخلاف سطح دوم و چهارم، هر جز سازنده آن همواره تمامی ویژگی‌های حیات را از خود نشان می‌دهد.

    پاسخ سوال ص

    نادرست. پنجمین سطح سازمان‌یابی حیات جاندار است. یک جاندار تا زمانی که بالغ نباشد نمی‌تواند تولید مثل کند. بنابراین نمی‌تواند این ویژگی را همواره از خود نشان بدهد.

    مولکول‌های زیستی

    برای بررسی سلول‌ها، ابتدا باید گروه‌های اصلی تشکیل دهنده آن‌ها را بشناسیم. چهار گروه کربوهیدرات‌ها، لیپیدها، پروتئین‌ها و نوکلئیک اسید‌ها مولکول‌های تشکیل دهنده سلول هستند. این مولکول‌ها، مولکول‌های زیستی نام دارند.

    کربوهیدرات‌ها

    همان‌طور که از نام‌شان پیداست از کربن، هیدروژن و اکسیژن ساخته شده‌اند.

    مونوساکاریدها

    ساده‌ترین قندها مونوساکارید‌ها هستند.

    گلوکز و فروکتوز مونوساکاریدهایی با شش کربن هستند.

    ریبوز مونوساکاریدی با پنج کربن است.

    دی‌ساکاریدها

    دی‌ساکاریدها از ترکیب دو مونوساکارید تشکیل می‌شود. دی‌ساکاریدهایی که در کتاب درسی وجود دارند:

    ساکارز (دی‌ساکارید موجود در قند و شکر) = گلوکز + فروکتوز

    مالتوز (قند موجود در جوانه گندم و جو) = گلوکز + گلوکز

    پلی‌ساکاریدها

    پلی‌ساکاریدها از ترکیب چند مونوساکارید به دست می‌آید. سلولز و گلیکوژن پلی‌ساکارید هستند.

    انواعی از پلی‌ساکاریدهای معرفی شده در کتاب درسی:

    نشاسته = در سیب‌زمینی و غلات وجود دارند.

    گلیکوژن = در جانوران و قارچ‌ها ساخته می‌شود. این پلی ساکارید در کبد و ماهیچه وجود دارد و منبع ذخیره گلوکز در جانوران است.

    قارچ‌ها کبد و ماهیچه ندارند بنابراین نمی‌توان گفت گلیکوژن در هر جاندار دارای آن در کبد و ماهیچه ذخیره می‌شود.

    در گیاهان گلیکوژن وجود ندارد.

    سلولز = در گیاهان ساخته می‌شود و در تولید پارچه و کاغذ استفاده می‌شود.

    لیپیدها

    لیپیدها مانند کربوهیدرات‌ها از سه عنصر کربن، هیدروژن و اکسیژن ساخته شده‌اند.

    لیپیدهای معرفی شده در کتاب درسی:

    تری‌گلیسیرید = هر تری‌گلیسیرید از یک مولکول گلیسرول و سه اسید چرب تشکیل شده است. روغن‌ها و چربی‌ها از انواع تری‌گلیسیریدها هستند. نقش تری‌گلیسیریدها ذخیره انرژی در بدن است. سوختن هر گرم تری‌گلیسیرید دو برابر سوختن هر گرم کربوهیدرات است.

    فسفولیپیدها = فسفولیپیدها بخش اصلی غشای یاخته‌ای را تشکیل می‌دهند. ساختار آن‌ها شبیه تری‌گلیسیریدهاست، با این تفاوت که مولکول گلیسرول در فسفولیپیدها به دو اسید چرب و یک گروه فسفات متصل می‌شود.

    کلسترول = این لیپید در ساخت غشای سلول‌های جانوری و نیز انواعی از هورمون‌ها شرکت می‌کند.

    پروتئین‌ها

    پروتئين‌ها به نسبت دو گروه اول یک عنصر بیشتر دارند. درواقع آن‌ها از کربن، هیدروژن، اکسیژن و نیتروژن تشکیل شده‌اند. از به هم پیوستن این عناصر آمینواسیدها تشکیل می‌شود. پروتئین‌ها از هم به پیوستن این آمینواسیدها تشکیل می‌شوند.

    نوکلئیک‌اسیدها

    این مولکول‌ها به نسبت پروتئین‌ها یک عنصر بیشتری دارند. آن‌ها از کربن، هیدروژن، اکسیژن، نیتروژن و فسفر تشکیل شده‌اند.

    مولکول دنا که کار ذخیره اطلاعات وراثتی را انجام می‌دهد یک نوع نوکلئیک اسید است.

    خودآزمایی ۲

    الف. نوعی کربوهیدرات که در شکر و قندی و که می‌خوریم وجود دارد، به طور حتم از اتصال دو مونوساکارید مشابه ایجاد شده است.

    پاسخ سوال الف

    نادرست. قند موجود در شکر و قند ساکارز است. ساکارز از پیوند یک گلوکز و یک فروکتوز تشکیل می‌شود. بنابراین این قند از دو مونوساکارید مشابه تشکیل نشده است.

    ب. نوعی کربوهیدرات که در سیب‌زمینی و غلات دیده می‌شود، به طور حتم ساخت آن توسط قارچ‌ها نیز صورت می‌گیرد.

    پاسخ سوال ب

    نادرست. کربوهیدراتی که در سیب‌زمینی و غلات دیده می‌شود نشاسته است اما گلیکوژن که منبع ذخیره گلوکز جانوران است در جانوران و قارچ‌ها ساخته می‌شود.

    پ. مقدار انرژی تولید شده از یک گرم تری‌گلیسیرید با مقدار انرژی تولید شده از دو گرم گلیکوژن تقریبا یکسان است.

    پاسخ سوال پ

    درست. انرژی تولید شده از یک گرم تری‌گلیسیرید حدود دو برابر انرژی تولید شده از یک گرم کربوهیدرات است. از همین جمله کتاب می‌توانیم متوجه شویم مقدار انرژی تولید شده از یک گرم تری‌گلیسیرید با مقدار انرژی تولید شده از دو گرم گلیکوژن تقریبا یکسان است.

    ت. پلی‌ساکارید ذخیره‌ای گیاهان همانند کربوهیدرات شکر، انواع یکسانی از ساده‌ترین کربوهیدرات‌ها را دارد.

    پاسخ سوال ت

    نادرست. پلی‌ساکارید ذخیره‌ای گیاهان نشاسته است. در نشاسته فقط گلوکز وجود دارد، در حالی که کربوهیدرات شکر ساکارز است و از یک گلوکز و یک فروکتوز تشکیل شده است.

    ث. به طور حتم همه عناصر سازنده گروهی از لیپیدها که در آن‌ها گلیسرول به سه بخش دیگر متصل شده است با کربوهیدرات‌ها یکسان هستند.

    پاسخ سوال ث

    نادرست. در تری‌گلیسیریدها مولکول گلیسرول به سه اسید چرب متصل شده و در فسفولیپیدها گلیسرول به دو اسید چرب و یک فسفات متصل است. پس در هر دو مولکول گلیسرول به سه بخش دیگر متصل شده است. عناصر سازنده تری‌گلیسریدها با کربوهیدرات‌ها یکسان است، اما این موضوع برای فسفولیپیدها (به دلیل داشتن گروه فسفات) صادق نیست.

    ج. در ساختار آمینواسیدها برخلاف بخش اصلی تشکیل دهنده غشای سلول فسفات دیده می‌شود.

    پاسخ سوال ج

    نادرست. آمینواسیدها از کربن، هیدروژن، اکسیژن و نیتروژن تشکیل شده‌اند و در ساختار آن‌ها فسفات به کار نرفته است. بخش اصلی تشکیل دهنده غشای سلول فسفولیپید است که دارای فسفات است، پس عبارت صورت سوال برعکس گفته است.

    چ. گروهی از مولکول‌های زیستی که در انقباض ماهیچه‌ها نقش اصلی را بر عهده دارند، به هیچ‌وجه درون اندامک کیسه‌ای شکل سلول‌های بدن انسان یافت نمی‌شوند.

    پاسخ سوال چ

    نادرست. برای حل سوال باید بدانیم پروتئین‌ها در انقباض ماهیچه‌ها نقش اصلی را بر عهده دارند، همچنین اندامک کیسه‌ای شکل سلول‌های بدن انسان می‌تواند کافنده‌تن یا ریزکیسه باشد. می‌دانیم که در کافنده‌تن انواعی از آنزیم‌های پروتئینی وجود دارد.

    ح. در سطحی از سطوح سازمان‌یابی که بلافاصله پیش از جمعیت قرار گرفته است، به طور حتم میزان مولکول‌های زیستی آن نسبت به سطح اول بیشتر است.

    پاسخ سوال ح

    نادرست. پیش از جمعیت سطح فرد قرار دارد. می‌دانیم در تک سلولی‌ها یک سلول می‌تواند یک فرد باشد. بنابراین در تک سلولی‌ها تعداد مولکول‌های سطح اول با سطح پنجم برابر است.

    خ. هر مولکولی که دارای اسید چرب است جز لیپیدهای ذخیره کننده انرژی بوده و در تشکیل ساختار اجزای سلول نقش ندارد.

    پاسخ سوال خ

    نادرست. تری‌گلیسیرید‌ها و فسفولیپیدها دارای اسید چرب هستند. می‌دانیم فسفولیپیدها در تشکیل غشا نقش اصلی را برعهده دارد.

    د. هیچ یک از مولکول‌های زیستی که دارای عناصر C و H و O هستند، نمی‌توانند در کاغذسازی و تولید انواعی از پارچه‌ها به کار بروند.

    پاسخ سوال د

    درست. همه مولکول‌های زیستی دارای C و H و O هستند. یکی از مولکول‌های زیستی کربوهیدرات است که برخی از آن‌ها مانند سلولز در کاغذسازی و تولید انواعی از پارچه‌ها به کار می‌روند.

    ذ. نوعی مولکول زیستی که در ساخت انواعی از هورمون‌ها نقش دارد به طور حتم در ساختار غشای سلول‌های جانوری دیده می‌شود.

    پاسخ سوال ذ

    درست. پروتئین‌ها و کلسترول در ساخت انواعی از هورمون‌ها نقش دارند. هر دو نوع مولکول نام برده در غشای سلول‌های جانوری دیده می‌شود.

    ر. نوعی مولکول زیستی که نقش مهمی در ذخیره اطلاعات وراثتی دارد به طور حتم تنها گروه مولکول‌های زیستی دارای فسفر است.

    پاسخ سوال ر

    نادرست. اطلاعات وراثتی در دنا ذخیره می‌شود. دنا یک نوع نوکلئيک‌اسید است و می‌دانیم نوکلئیک‌اسیدها دارای فسفر هستند. دقت کنید فسفر در برخی لیپیدها مانند فسفولیپید دیده می‌شود.

    ز. هر مولکول پروتئینی که در سلول بدن انسان دیده می‌شود، الزاما به گذر مواد از عرض غشای کوچکترین واحد ساختاری حیات کمک می‌کند.

    پاسخ سوال ز

    نادرست. کوچکترین واحد ساختار حیات سلول است. پروتئين‌ها کارها مختلفی را در سلول انجام می‌دهد که یکی از آن‌ها کمک به گذر از عرض غشاست.

  • انتقال مواد در گیاهان – گفتار سوم جذب و انتقال مواد در گیاهان

    شیره خام در مسیر کوتاه در سطح سلول و عرض ریشه حرکت می‌کند.

    نیروهای موثر در حرکت شیره خام: تعریق، فشار ریشه‌ای، نیروهای هم‌چسبی و دگرچسبی.

    آوند‌ها کجا می‌روند؟ تعریق چطور رخ می‌دهد؟

    نگهبان روزنه به دلیل آرایش خاص سلولزی فقط از نظر طولی بزرگ می‌شود و به دلیل ضخیم‌تر بودن دیواره داخلی حالت لوبیایی به خود می‌گیرند. این سلول‌ها چطور توروژسانس می‌کنند؟ آن‌ها با جذب آب از سلول‌های کناری متورم می‌شوند و باعث می‌شوند سلول‌های کناری پلاسمولیز شوند. در حالتی که روزنه بسته می‌شود حالت برعکس حالت بالا رخ می‌دهد.

    چوب پنبه در تیغه میانی، دیواره نخستین و پسین رسوب کند. اگر چوب پنبه در دیواره نخستین و تیغه میانی رسوب کند نوار کاسپاری و اگر چوب پنبه در دیواره پسین رسوب کند بافت چوب پنبه را ایجاد می‌کند.

    از شکل کتاب استنباط می‌کنند که شته گوارش مکانیکی ندارد.

  • جاندار موثر در تغذیه گیاهی – گفتار دوم جذب و انتقال مواد در گیاهان

    جانداران موثر در تغذیه:

    باکتری‌ها: سیانوباکتری= تثبیت نیتروژن و کربن، همزیست با ساقه و دمبرگ.

    ریزوبیوم= تثبیت نیتروژن، همزیست با ریشه.

    سیانوباکتری با آزولا و گونرا همزیستی دارد.

    پروانه‌واران دو لپه‌ای هستند. این گیاهان روی ریشه‌های جانبی گرهک ایجاد می‌کنند. ریزوبیوم داخل این گرهک‌ها نیتروژن را تثبیت می‌کنند.

    انگل گیاهان: قارچ – گیاه انگل – ویروس‌های گیاهی – باکتری‌های بیماری‌زا – شته

    گیاه جالیزی با گل جالیز فرق می‌کند. مثلا گل جالیز می‌تواند انگل گوجه فرنگی باشد که یک نوع گیاه جالیزی‌ست.

    میزبان گل جالیز دو لپه‌ای است.

    گیاه سس نارنجی رنگ است. از ساقه گیاهان تغذیه می‌کند. برگ میزبان سس دارای کرک با اندازه‌های مختلف است. گیاه میزبان سس دو لپه‌ای‌ست.

  • تغذیه گیاهی – گفتار اول جذب و انتقال مواد در گیاهان

    گیاه سس و گل جالیز.

    کربن دی اکسید می‌تواند از طریق روزنه برگ جذب شود.

    کربن دی اکسید گاها با آب واکنش می‌دهد و بی‌کربنات می‌سازد که توسط برگ یا ریشه جذب می‌شود.

    تثبیت نیتروژن به این معنی‌ست که نیتروژن گازی به نیتروژن مایع تبدیل شود. این تبدیل می‌تواند توسط باکتری‌های تثبیت کننده یا جانداران دیگر انجام شود. در خاک برخی باکتری‌های دیگر هم وجود دارند که آمونیاک‌ساز هستند. این باکتری‌ها تثبیت نیتروژن را انجام نمی‌دهند. درواقع این باکتری‌ها نیتروژن جامد جسد را به آمونیوم تبدیل می‌کنند که به آن تثبیت نیتروژن نمی‌گویند و نام این فرایند چرخه نیتروژن است.

    ریشه می‌تواند آمونیوم تولید کند.

    هم باکتری نیترات‌ساز و هم گیاه می‌توانند ‌‌آمونیوم مصرف کنند.

    نیتروژن در ساختار DNA ،RNA ،ATP ،FADH2 ،NADH ،NADPH وجود دارد.

    فسفات در خاک زیاد است اما به خاک چسبیده و در دسترس آن نیست. به همین دلیل قارچ به اغلب گیاهان برای جذب فسفات کمک می‌کند. البته افزایش انشعاب ریشه و تار کشنده هم جزئی از راهکارهای گیاه است.

  • ساختار گیاهان – گفتار سوم از سلول تا گیاه

    مریستم نخستین در نوک ریشه و ساقه و جوانه کناری قرار دارند. این مریستم‌ها در افزایش طول و کمی افزایش قطر نقش دارند.

    مریستم پسین در افزایش قطر نقش دارد. این مریستم‌ها فقط در دو لپه‌ای‌ها دیده می‌شوند.

    کلاهک ترشحات لزج کننده و اسیدی دارد. سلول‌های روی کلاهک می‌ریزد و سپس جایگزین می‌شوند.

    به دمبرگ و جوانه بالای آن گره می‌گویند. گره‌ها در ساقه هوایی گیاه دو لپه قرار دارند.

    جوانه‌های انتهایی هم توسط برگ‌های کوچکی محافظت می‌شوند که دارای کرک هستند.

    مریستم‌های نخستین فقط در جوانه‌ها قرار ندارند بلکه بین گره‌ها هم وجود دارند.

    مریستم‌های نخستین هر سه نوع بخش روپوستی زمینه‌ای یا آوندی را ایجاد می‌کنند. مریستم‌های پسین هم هر سه نوع بخش را می‌سازند اما به جای روپوست پیراپوست ایجاد می‌کنند.

    در تک لپه‌ها ما انشعاب ساقه نداریم. جوانه جانبی هم نداریم.

    در ریشه تک لپه پوست نازک و استوانه کلفت است. در ریشه دو لپه پوست کلفت و استوانه نازک است.

    در مرکز ریشه تک لپه بافت پارانشیم مغز وجود دارد. در مرکز ریشه دو لپه آوندهای چوبی دیده می‌شود.

    در ساقه تک لپه و دو لپه به دنبال استوانه آوندی نمی‌گردیم. در عوض به دنبال دسته‌های آوندی می‌گردیم. این دسته‌ها در تک لپه پراکنده و در دو لپه‌ها دسته‌های آوندی روی یک استوانه قرار می‌گیرند. در دو لپه‌ای ها برخلاف تک لپه‌ای‌ها مغز ساقه دیده می‌شود.

    برگ گیاه دو لپه دو نوع میانبرگ دارد: اسفنجی و نرده‌ای. برگ گیاه تک لپه فقط میانبرگ اسفنجی دارد. غلاف آوندی در تک لپه‌ها فتوسنتز دارد و در دو لپه‌ها این طور نیست.

    در گیاه علفی تمامی اندام‌ها با تروژسانس شق و رق هستند. در گیاهان چوبی برخی اندام‌ها چوبی هستند و برخی دیگر با تروژسانس شق و رق می‌ایستند.

    گیاهان علفی می‌توانند تک لپه و دو لپه باشند. گیاهان چوبی فقط دو لپه‌ای هستند.

    کامبیوم آوندساز بین آوند چوب و آبکش قرار می‌گیرد. این کامبیوم به بیرون آبکش و به درون آوند چوب می‌سازد. این کار باعث پاره شدن روپوست می‌شود. سپس بافت پارانشیم به کامبیوم چوب پنبه ساز تبدیل می‌شود و به درون پارانشیم و به بیرون چوب پنبه می‌سازد.

    به چوب‌پنبه، کامبیوم و پارانشیم پیراپوست یا پریدرم می‌گویند. پریدرم به اضافه آوند آبکش پوست نام دارد.

  • سامانه بافتی – گفتار دوم از سلول تا گیاه

    در برش عرضی گیاه سه بخش دیده می‌شود: پوششی، زمینه‌ای و آوندی. بخش زمینه‌ای شامل بافت‌های پارانشیم کلانشیم و اسکلرانشیم است.

    بخش پوششی در داخل و بیرون از خاک اهداف متفاوتی را دنبال می‌کند. مثلا در درون خاک این بخش لیپید ترشح نمی‌کند، چون ریشه مسئول دریافت آب از خاک است. به همین دلیل ما باید در اندام‌های هوایی به دنبال پوستک بگردیم.

    بخش پوششی در اندام‌های هوایی می‌تواند انواع کرک‌ها را ایجاد کند، یا سلول ترشحی بسازد یا سلول نگهبان روزنه. از بین این سلول‌ها تنها سلول‌های نگهبان روزنه کلروپلاست دارند. درر ریشه این سلول‌ها به وجود نمی‌آیند و ریشه سلولی خاص به نام تار کشنده دارد. بیشترین آب گیاه توسط همین سلول جذب می‌شود.

    روپوست معمولا یک لایه است. در برگ، ساقه جوان و ریشه جوان وجود دارد.

    روزن به اضافه سلول‌های نگهبان روزنه را می‌سازد.

    پارانشیم رایج‌ترین سلول در یک گیاه است. این سلول‌ها دیواره نخستین نازک دارند. این سلول‌ها می‌توانند میتوز و میوز بدهند (بافت خورش پارانشیمی‌ست).

    کلانشیم دیواره نخستین ضخیم دارد و فاقد دیواره پسین است. این سلول‌ها کشیده هستند و معمولا زیر روپوست قرار می‌گیرند. کلانشیم‌ها مانع رشد گیاه نمی‌شوند.

    آوند چوبی دارای سلول‌های مرده است که آب و املاح را حمل می‌کند. آوند چوبی یا از تراکئید ساخته شده یا از عناصر آوندی. تراکئيد دارای دیواره عرضی هستند که لان‌های زیادی دارند و تراکئيد‌ها به واسطه این لان‌ها با هم ارتباط دارند. چون سلول مرده است به ارتباط سلولی ‌آن‌ها دسم می‌گویند نه پلاسمودسم.

    عناصر آوندی کوتاه و ضخیم هستند و دیواره عرضی ندارند، در نتیجه یک لوله پیوسته تشکیل می‌دهند.

    آوندهای آبکش دارای دیواره عرضی هستند که این دیواره سوراخ سوراخ است، به همین دلیل به آن آوند آبکش می‌گویند. آوندهای آبکش از سلول‌های زنده‌ای تشکیل شده که هسته و اندامک‌های خود را از دست می‌دهند. سلول‌های سازنده آوند آبکش دیواره پسین ندارند. در نهاندانگان در کنار آوند‌های آبکش سلول‌های همراه قرار دارند.

    حرکت در آوند چوبی یک طرفه و در آوند آبکش دو طرفه است.

    در یک دسته آوند چوبی تراکئیدها مرکزی‌تر هستند و تعداد بیشتری دارند. در آوند‌ها آوندهای آبکش به سمت بیرون قرار دارد و به بخش سطحی گیاه نزدیک‌تر است. آوند‌های آبکش از تراکئید‌ها هم نازک‌تر هستند. دور این آوندها را فیبرها احاطه می‌کند.

  • ویژگی‌های سلول گیاهی – گفتار اول از سلول تا گیاه

    گیاهان ابتدایی که نهان‌زادان نام دارند شامل خزه و سرخس هستند. این گیاهان با اسپرم تاژک‌دار تولید مثل میکنند و برای زندگی و تولید مثل نیاز به محیط آبی دارند.

    گیاهان پیشرفته که پیدازادان نام دارند شامل بازدانگاه و نهاندانگان هستند. آن‌ها برخلاف گروه اول دانه تولید می‌کنند که این دانه می‌تواند در شرایط مناسب گیاه جدیدی تولید کند.

    دارچین بخش چوب پنبه‌ای گیاه است. این بخش دارای سوبرین است.

    لیگنین بخش چوبی گیاه را می‌سازد که در استحکام نقش دارد. همین بخش است که باعث ساخت الوار می‌شود.

    رابرت هوک بخش سوبرین‌دار را زیر میکروسکوپ گذاشت.

    در مورد اینکه تیغه میانی دیواره هست یا نه دعواست. در این موارد ما با رد گزینه به پاسخ می‌رسیم.

    هم تیغه میانی و هم دیواره نخستین هر دو دارای پکتین هستند. در دیواره نخستین علاوه بر پکتین دارای سلولز هم وجود دارد. دیواره نخستین تک لایه‌ای‌ست.

    از طریق پلاسمودسم‌ها RNA، DNA، ATP و حتی پروتئین رد و بدل می‌شود.

    سلول گیاهی یک واکوئل مرکزی دارد که در سلول‌های جانوری نیست. این واکوئل به عنوان انباری گیاه عمل می‌کند و موادی مثل مواد دفعی در آن وجود دارد.

    سلول گیاهی شامل دیواره و پروتوپلاست است. زمانی که در مورد سلول گیاهی سوال می‌شود ما باید هر دو مورد را در نظر بگیریم.

    اسپرم گیاهی دیوار ندارد.

    دیواره نخستین مانع گسترش سلول نمی‌شود.

    رشته‌هایی که هنگام تقسیم ریزکیسه ها را به وسط سلول می‌برند دوک نیستند. اسکلت سلولی هستند. ریزکیسه‌ها توسط موتور پروتئین به وسط سلول می‌رود.

    دیواره پسین چند لایه‌ای‌ست. تا زمانی که سه لایه آن و در تمام جهات سلول ساخته نشده نامش دیواره پسین نیست؟ (این موضوع باید بررسی شود).

    دیواره پسین پکتین ندارد اما سلولز دارد. حالا این سلولز می‌تواند در کنار چوب پنبه قرار بگیرد و سلول برای حفاظت استفاده شود. یا سلولز در کنار چوب قرار می‌گیرد و سلول وارد فاز استحکام می‌شود. پس از تشکیل این دیواره رشد متوقف می‌شود.

    لان به مناطقی می‌گویند که در سلول نازک مانده است (نه اینکه نازک شده باشند). اگر لان دو شکل مجاور بر هم منطبق شود ارتباط نازکی بین دو سلول برقرار می‌شود که به آن دسم می‌گویند. تا زمانی که دو سلول مجاور زنده باشند و سیتوپلاسم درون این دسم‌ها جریان داشته باشد به آن پلاسمودسم می‌گوییم. اگر سلول بمیرد لان باقی می‌ماند، دسم یا کانال باقی می‌ماند اما دیگر مفهومی به اسم پلاسمودسم وجود ندارد.

    در زمان توروژسانس پروتوپلاست به دیواره می‌چبسد و موجب کشیدگی آن می‌شود. این موضوع سبب استواری انجام‌های غیرچوبی گیاه می‌شود.

    به فاصله گرفتن پروتوپلاست از دیواره پلاسمولیز گفته می‌شود. دیواره در این زمان در حالت عادی قرار دارد. طولانی شدن پلاسمولیز می‌تواند سبب مرگ سلول و گیاه شود.

    آنتوسیانین به صورت خیلی زیاد در چغندر قرمز، کلم بنفش و پرتقال تو سرخ وجود دارد. این رنگدانه در PHهای مختلف رنگ‌های مختلفی دارد.

    هر پروتئینی که در واکوئل انبار می‌شود توسط شبکه آندوپلاسمی ساخته شده است، مانند گلوتن. گلوتن به صورت ذخیره در بذر گندم و جو وجود دارد و ارزش غذایی زیادی دارد. گلوتن هنگام رویش بذر برای رشد و نمو رویان مصرف می‌شود.

    پلاست‌های متفاوت دی‌ان‌ای یکسانی دارند و از پلاست بنیادی به وجود می‌آیند. اگر پلاستی هم کلروفیل و هم کارتنوئید داشته باشد به آن کلروپلاست می‌گویند. اگر این پلاست فقط کارتنوئید داشته باشد به آن کروموپلاست می‌گویند و اگر پلاستی هیچ رنگیزه‌ای نداشته باشد و فقط نشاسته ذخیره کند به آن آمیلوپلاست می‌گویند.

    شیرابه می‌تواند آلکالوئیددار یا بدون آلکالوئيد باشد. آلکالوئید‌ها می‌توانند اعتیادآور باشند. برخی از آن‌ها نقش دفاعی در برابر گیاهخواران دارند. برخی از آن‌ها نقش دارویی دارند و به عنوان مسکن و ضدسرطان استفاده می‌شوند.

    شیرابه بدون آلکالوئید را می‌توان در دمبرگ میوه تازه انجیر دید. این نوع شیرابه می‌تواند برای تهیه لاستیک استفاده شود.

  • تنظیم بیان ژن – گفتار سوم جریان اطلاعات در سلول

    تنظیم بیان ژن در یوکاریوت‌ها

    تنظیم بیان در یوکاریوت‌ها می‌تواند پیش از رونویسی هم انجام شود. درواقع در محل‌هایی که قرار است رونویسی انجام نشود فشردگی کروموزوم بیشتر می‌شود. این موضوع باعث می‌شود که رنابسپاراز (آنزیم) به ژن (پیش‌ماده) دسترسی نداشته و رونویسی انجام نشود. این نوع تنظیم بیان ژن در یوکاریوت‌ها وجود ندارد.

    اگر گلوکز در محیط نباشد اشرشیا کلای به سراغ روشن کردن اپران می‌رود. این موضوع باعث می‌شود لاکتوز تجزیه شود و گلوکز در سیتوپلاسم سلول به وجود بیاید. پس هم در زمانی که اپران روشن است و هم در زمانی که اپران خاموش است گلوکز در سیتوپلاسم دیده می‌شود. گلوکز سپس برای مصرف سلول تجزیه می‌شود، پس ژن آنزیم تجزیه‌کننده گلوکز بیان می‌شود.

    بخش تنظیمی اپران از راه انداز و اپراتور تشکیل شده است.

    آغاز رونویسی از ژن اپران وابسته به حضور گلوکز نیست.

    لاکتوز با تاثیر بر پیوندهای شیمیایی مهارکننده باعث تغییر شکل آن می‌شود.

    در ساختار تسبیح مانند ممکن است پلی پپتید ساخته شده یکسان نباشد.

    بیان ژن مهارکننده ربطی به حضور یا عدم حضور ژن ندارد.

    مالتوز به بخش کناری فعال‌کننده متصل می‌شود. لاکتوز به بخش پایینی مهارکننده متصل می‌شود.

    در بیان ژن تجزیه مالتوز رونویسی بعد از اتصال مالتوز به فعال‌کننده شروع می‌شود. در بیان ژن تجزیه لاکتوز رونویسی قبل از اتصال لاکتوز به مهارکننده آغاز می‌شود.

    عوامل رونویسی در پروکاریوت‌ها وجود ندارد.

    باکتری یک غشا دارد. غشاها ندارد.

    کنکور ۹۴ – هر ژن توالی افزاینده دارد.

    عوامل متصل به راه‌انداز کوچکتر از عوامل متصل به توالی افزاینده هستند.

    عوامل رونویسی متصل به راه‌انداز برای رونویسی الزامی‌ست اما عوامل متصل به افزاینده الزامی نیستند.

    راه‌انداز از توالی افزاینده بلندتر است.

    ابتدا عوامل رونویسی به بخش‌های ویژه‌ای از راه‌انداز متصل می‌شوند و سپس عوامل رونویسی بعدی توالی افزایش را به سمت راه‌نداز خم می‌کند.

    ما سه نوع تشکیل پیوند هیدروژنی بین نوکلئوتیدهای دارای قند ریبوز می‌بینیم:

    پیوند هیدروژنی رنای پیک و رناهای کوچک.
    پیوند هیدروژنی درون رنای ناقل.
    در فرایند ترجمه بین رنای ناقل و رنای پیک.

    اتصال بین رنای پیک و رناهای کوچک در سیتوپلاسم انجام می‌شود.

    در متافاز و آنافاز فشردگی دنا بیشتر است و کار آنزیم‌ها برای رونویسی سخت‌تر است.

  • پروتئین – گفتار دوم جریان اطلاعات در سلول

    مولکول‌های مرتبط با ژن: رنا، دنا و پروتئین.

    اگزون‌هایی که بعد از توالی پایان قرار دارند ترجمه نمی‌شوند.

    کدون پایان همواره کدون پایان است. اما هر AUGای لزوما کدون آغاز نیست.

    انرژی لازم برای ترجمه از مولکول‌های مانند ATP به دست می‌آید.

    TRNA دوبعدی غیرفعال است.

    در تمام TRNAها محل اتصال آمینواسید یکسان است.

    تعداد نوکلئوتیدهای حلقه‌های جانبی یکسان است و آن‌ها با حلقه دیگر متفاوت هستند.

    در ساختار نهایی TRNA می‌تواند نوکلئوتیدهای غیرمکمل روبه‌رو هم قرار بگیرند. دقت کنید این نوکلئوتیدها پیوند هیدروژنی تشکیل نمی‌دهند.

    ابتدا TRNA به آنزیم متصل می‌شود و سپس آمینواسید.

    پروتئین در هنگام اتصال به TRNA از قسمت کربوکسیل متصل می‌شود. TRNA هم از قسمت OH و قندی خود به پروتئین متصل می‌شود.

    بیشتر از سه نوکلئوتید TRNA در جایگاه ریبوزوم قرار می‌گیرد.

    زیرواحد بزرگ بیش از سه توالی دارای سه زیرواحد نوکلئوتیدی را در بر گرفته است.

    توالی قبل از کدون اغاز می‌تواند در جایگاه قرار بگیرد اما ترجمه نمی‌شود. این توالی می‌تواند UAA باشد.

    بعد از اینکه کدون آغاز در جایگاه دوم قرار گرفت، کدون بعدی وارد جایگاه اول می‌شود. در این نقطه ما هنوز در مرحله آغاز هستیم. دقت کنید رمز شدن این کدون در مرحله طویل شدن رخ می‌دهد.

    در مرحله دوم ابتدا پیوند هیدروژنی در جایگاه A شکل می‌گیرد. سپس پیوند اشتراکی امینواسید و TRNA می‌شکند و آمینواسید با پیوند پپتیدی به آمینواسید متیونین می‌چسبد. با تشکیل پیوند پپتیدی ریبوزوم حرکت می‌کند و TRNA بدون آمینواسید وارد جایگاه E شده و از ان خارج می‌شود. این مراحل بارها و بارها تکرار می‌شود.

    ابتدا TRNA بدون آمینواسید از ریبوزوم جدا می‌شود و سپس TRNA بعدی وارد جایگاه می‌شود.

    عوامل آزادکننده چند پروتئین هستند. اما برای هر کدون پایان یک عامل پایان به جایگاه A می‌شود. این اتصال فاقد پیوند است و صرفا یک اتصال فیزیکی‌ست.

    مقایسه آغاز رونویسی و آغاز ترجمه

    وضعیت پیوندآغاز رونویسیآغاز ترجمه
    شکست هیدروژنیبین دو نوکلئوتید با قند دئوکسی ریبوزنداریم
    شکست اشتراکیپیوند بین فسفات نوکلئوتید با قند ریبوزنداریم
    تشکیل هیدروژنیبین دو نوکلئوتید با قند متفاوت بین دو نوکلئوتید با قند یکسان
    تشکیل اشتراکیبین دو نوکلئوتید با قند ریبوزنداریم

    مقایسه طویل شدن رونویسی و ترجمه

    وضعیت پیوندطویل شدن رونویسیطویل شدن ترجمه
    شکست هیدروژنیبین دو نوکلئوتید با قند دئوکسی‌ریبوز- بین دو نوکلئوتید با قند متفاوتدر جایگاه E – بین دو نوکلئوتید با قند ریبوز
    شکست اشتراکیپیوند بین فسفات نوکلئوتید با قند ریبوزدر جایگاه P – بین نوکلئوتید و آمینواسید
    تشکیل هیدروژنیبین دو نوکلئوتید با قند دئوکسی‌ریبوز – بین دو نوکلئوتید با قند متفاوتدر جایگاه A بین TRNA و MRNA
    تشکیل اشتراکیبین دو نوکلئوتید با قند ریبوزدر جایگاه A – بین دو آمینواسید

    مقایسه پایان رونویسی و ترجمه

    وضعیت پیوندپایان رونویسیپایان شدن ترجمه
    شکست هیدروژنیبین دو نوکلئوتید با قند دئوکسی‌ریبوز- بین دو نوکلئوتید با قند متفاوتدر جایگاه P – بین دو نوکلئوتید با قند ریبوز
    شکست اشتراکیپیوند بین فسفات نوکلئوتید با قند ریبوزدر جایگاه P – بین نوکلئوتید و آمینواسید
    تشکیل هیدروژنیبین دو نوکلئوتید با قند دئوکسی‌ریبوز – بین دو نوکلئوتید با قند متفاوتندارد
    تشکیل اشتراکیبین دو نوکلئوتید با قند ریبوزندارد

    مقایسه سلول‌های مختلف در همانندسازی، رونویسی و ترجمه

    نوع سلولهمانندسازیرونویسیترجمه
    سلول‌هایی که مرحله S را رد کرده‌انددارددارددارد
    سلول‌هایی که در G0 هستندندارددارددارد
    گلبول قرمزنداردندارددارد

    کدون‌‌بازی

    کدونی که به A و P می‌رود ولی به E نمی‌رود: کدون قبل از پایان

    کدونی که به P و E می‌رود ولی وارد A نمی‌شود: کدون آغاز

    کدونی که به A وارد می‌شود و به T و E نه: کدون پایان

    توالی سه نوکلئوتیدی از mRNA که به E می‌رود ولی به A و P نه: توالی سه نوکلئوتیدی قبل از کدون آغاز

    جایگاه‌بازی

    تنها جایگاهی که تشکیل پیوند پپتیدی در آن صورت می‌گیرد: A

    جایگاهی که بیشترین TRNA بدون آمینواسید در آن دیده می‌شود: P

    جایگاهی که در آن TRNA بدون آمینواسید دیده نمی‌شود: A

    جایگاهی که خروج TRNA در آن در دیده می‌شود: هر سه جایگاه

    در جایگاه A زمانی که TRNA جدا می‌شود آمینواسید به آن اتصال دارد. این موضوع در مورد دو آمینواسید دیگر درست نیست.

    جایگاهی که هرگز شکست هیدروژنی در آن دیده نمی‌شود: A

    جایگاهی که دو نوع رشته پپتیدی می‌تواند در آن دیده شود: A

    تعدادبازی

    جایگاهی که بیشترین کدون قابل ترجمه به آن وارد می‌شود: P

    تعداد کدون قابل ترجمه‌ای که به جایگاه A وارد می‌شود با همین تعداد در جایگاه E برابر است.

    همواره تعداد جابه‌جایی با پیوند پپتیدی برابر است (همواره پس از تشکیل پیوند پپیتید جابه‌جایی داریم اما همواره پس از جابه‌جایی تشکیل پیوند هیدروژنی نداریم).

    جایگاهی که بیشترین TRNA در آن دیده می‌شود: A

    فقط کدون آغاز در مرحله آغاز ترجمه می‌شود. بقیه کدون‌ها در مرحله طویل شدن ترجمه می‌شوند.

    تنها در مرحله طویل شدن سنتز آبددهی رخ می‌دهد.

    می‌توان در حین ترجمه پیوند یونی هم در رشته پلی پپتیدی مشاهده کرد.

    محصول ترجمه پلی پپتید است، اما لزوما پروتئين نیست.

    هر پروتئین درون واکوئل لزوما ساخته شده توسط شبکه آندوپلاسمی زبر نیست.

    ریبوزوم با زیرواحد بزرگ خود به شبکه آندوپلاسمی زبر متصل می‌شود.

    پلی پپتید با سر آمین آزاد خود وارد شبکه آندوپلاسمی زبر می‌شود.

    بخش فرورفته دستگاه گلژی به سمت غشا نیست.