در افراد دارای کم خونی داسیشکل عمر گلبول قرمز کمتر است.
در این افراد ترشح اریتروپویتین بالاتر است و در نتیجه همانندسازی در مغز استخوان بیشتر انجام میشود.
مصرف فولیک اسید و B۱۲ در مغز استخوان بیشتر میشود.
ششمین آمینواسید در زنجیرهی بتای افراد دارای کمخونی داسی شکل به جای گلوتامیک اسید والین است.
در یک سلول ۶۱ کدون برای تولید پروتئین و ۳ کدون پایان وجود دارد.
کدون شروع همواره AUG است که آمینواسید متیونین جای آن مینشیند.
رنا از روی بخشی از یک رشته ساخته میشود.
ریبوزومها درون هسته حضور ندارند.
به ساخته شدن دنا از روی رنا رونویسی معکوس گفته میشود.
بیشترین رونویسی و ترجمه در G2 رخ میدهد.
رنابسپاراز به دو رشته متصل میشود.
در هسته سه نوع دنابسپاراز وجود دارد. در میتوکندری هم نوعی دنابسپاراز وجود دارد.
تنوع رنابسپاراز در یوکاریوتها بیشتر است، اما تنوع محصول رنابسپاراز در پروکاریوتها بیشتر است.
رنابسپاراز یک به طور مستقیم آنزیم تولید میکند.
رنابسپاراز سیتوپلاسمی کار هر سه رنابسپاراز را انجام میدهد.
متنوعترین رنا MRNA است.
رنابسپاراز دو و سه میتوانند رناهای دیگری هم تولید کنند.
جنس راه انداز دناییست.
در یوکاریوتها عوامل رونویسی به رنابسپاراز کمک میکند تا راه انداز را شناسایی کند و در پروکاریوتها وجود ندارد.
اتصال عوامل رونویسی به راهانداز قبل از شروع رونویسیست.
به اولین نوکلئوتیدی که دنابسپاراز روبهروی آن نوکلئوتید میگذارد جایگاه آغاز رونویسی نام دارد. درواقع جایگاه آغاز رونویسی یک نوکلئوتید است. پس راه انداز جایگاه آغاز رونویسی نیست.
دنابسپاراز یک نوع آنزیم است اما رنابسپارازها انواعی از آنزیمها هستند.
دو رشته دنا را رنابسپاراز باز میکند و توانایی شکستن پیوند هیدروژنی را دارد.
رنابسپاراز و هلیکاز به دو رشته دنا متصل میشوند اما دنابسپاراز به یک رشته متصل میشود.
حرکت رنابسپاراز همواره یک جهته است.
تک فسفاته کردن نوکلئوتید واکنشیست که توسط انواع آنزیمها انجام میشود مثل رنابسپاراز و دنابسپاراز.
ATP زمانی که در ساختار رنا قرار میگیرد مستقیما به AMP تبدیل میشود.
بعد از قرار گرفتن نوکلئوتید اول در جایگاه شروع رونویسی هیچ پیوند فسفودیاستری تشکیل نمیشود.
لزوما هر جفت نوکلئوتیدی که پیوند هیدروژنی آن توسط رنابسپاراز شکسته میشود مقابل آن نوکلئوتید گذاشته نمیشود.
راهانداز رونویسی نمیشود اما در همانندسازی شرکت میکند.
در مرحله آغاز رنابسپاراز به دنا میچسبد، دو رشته را باز میکند و یک زنجیره کوچک میسازد.
با جدا شدن بخشی از رنا از دنا ما وارد مرحله بعدی میشویم. درواقع در مرحله آغاز رنا از دنا جدا نمیشود.
در مرحله طویل شدن اتفاقات در سه محل بررسی میشود:
در پشت رنابسپاراز پیوند هیدروژنی بین ریبوز و دئوکسی شکسته میشود و بین دئوکسی و دئوکسی پیوند برقرار میشود.
در جلوی رنابسپاراز پیوند هیدروژنی بین دئوکسی و دئوکسی شکسته میشود.
در نقطهای که دنابسپاراز قرار دارد پیوند فسفودیاستر بین ریبوز و ریبوز تشکیل میشود. همچنین پیوند اشتراکی بین فسفاتهای ریبوز شکسته میشود. در این محل تشکیل هیدروژنی بین ریبوز و دئوکسی ریبوز هم دیده میشود.
بیشترینها (مثل بیشترین تشکیل فسفودیاستر) در مرحله طویل شدن رخ میدهد البته استثنائاتی هم دیده میشود. مثلا بیشترین تعداد نوکلئوتید دنا در مرحله پایان دیده میشود.
در هر سه مرحله رونویسی حرکت رنابسپاراز دیده میشود.
در مرحله رونویسی میتوان حرکت رنابسپاراز را بدون فعالیت بسپاراز مشاهده کرد.
به محض رسیدن به اولین نوکلئوتید توالی رونویسی مرحله پایان شروع میشود.
وقتی آخرین نوکلئوتید گذاشته شد ابتدا رنا میشود و سپس رنابسپاراز.
در رونویسی اولین پیوند تشکیل شده و آخرین پیوند تشکیل شده یکسان (هیدروژنی) هستند.
در مرحله آغاز رنا فقط درون حباب دیده میشود.
در باکتری ژنی وجود دارد که توالی آغاز دارد و توالی پایان ندارد.
در باکتری ژنی وجود دارد که نه توالی آغاز دارد و نه توالی پایان.
در باکتری ژنی وجود دارد که فقط توالی پایان دارد.
در یوکاریوتها:
اگر بین دو ژن یک راه انداز وجود داشته باشد همانندسازی هم جهت است.
اگر بین دو ژن یک توالی پایان باشد همانندسازی هم جهت است.
اگر بین دو ژن متوالی دو راه انداز باشد همانندسازی خلاف جهت است و رنابسپارازها از هم دور میشود.
اگربین دو ژن متوالی توالی پایان دیده نشود در یوکاریوتها مانند عبارت قبلی عمل میکنیم. اما توجه کنید که در پروکاریوتها قضیه میتواند مانند یوکاریوتها باشد یا اینکه پای قضیهی اپران وسط باشد. در قضیه اپران بین دو ژن توالی پایان دیده نمیشود و رونویسی همجهت است.
اگر بین دو ژن متوالی دو توالی پایان دیده میشود همانندسازی مخالف هم است و رنابسپارازها به هم نزدیک میشوند.
اگر بین دو ژن متوالی راه انداز دیده نمیشود قضیه میتواند مثل عبارت قبلی باشد. اما توجه کنید استثنایی مانند اپران وجود دارد.
پروتئینسازی هموگلوبین در دوران جنینی انجام میشود.
سلول در جی یک باید رشد زیادی را تجربه کند و ساخت درRRNA در این مدت بسیار زیاد است.
رنا پس از ساخته شدن تغییراتی انجام میدهد. یکی از این تغییرات پیرایش است. پیرایش در باکتری وجود ندارد.
رنای پیک ممکن است حین رونویسی تغییر کند. پس از رونویسی هم ممکن است تغییراتی در رنای پیک ایجاد شود. یکی از این تغییرات پیرایش است.
MRNAای که از منافذ غشا عبور میکند حتما پیرایش شده است.
دو سر MRNA همواره اگزون است. تعداد اگزونها از اینترونها بیشتر است.
در پیرایش تشکیل فسفودیاستر از شکستن آن کمتر است.
همواره تعداد نوکلئوتید رنا از ژن سازنده آن کمتر است. دقت کنید ژن دو رشتهایست.